خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «27»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «آسمان ابری است و هوا هم کاملاً سرد ولی ريزش برف کم شده است و فکر میکنم که تا صبح فردا وضع به همين شکل باشد و احتمالاً گاهگاهی ريزش برف وجود داشته باشد. فردا به پادگان خواهم رفت تا برای اولين بار با بچهها تماس بگيرم و اين برای من بزرگترين شادی بود، زيرا بعد از 5 ماه صدای عزيزان خود را میشنيدم، اميدوارم که اشکالی از نظر ارتباط به وجود نيايد...» قسمت بیست و هفتم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۴۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «26»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «داد زيادی از سربازان برای رفتن به مرخصی از همديگر سبقت میگيرند؛ اين روزها همه میپرسند که 15 فروردين 1360 عوض میشويم؟ من اين قول را با توجه به صحبتهای فرمانده گردان با آنها دادهام...» قسمت بیست و ششم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
خاطره خودنوشت شهید رستمی «25»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بعضی اوقات بعضی از آن کسانی که هيچگونه نسبتی با هم ندارند يا خويشاوند نيستند آنقدر با محبت و باگذشت و صميمی میشوند که واقعاً آدم تعجب میکند. اين مربوط به تربيت اوليه و اصالت خانواده میشود و...» قسمت بیست و پنجم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
خاطره خودنوشت شهید رستمی «24»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روی هوای اين منطقه به نظر من نمیتوان حساب کرد، زيرا هوایی بسيار متغير دارد؛ شايد کسی باور نکند که طول روزهای هفته که هفت روز است، هوایی با مشخصات چهار فصل ديده میشد...» قسمت «24» خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۷
خاطره خودنوشت شهید رستمی «23»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «شب 10 اسفند ماه شب آرامی بود و از ساير پايگاههای اطراف صدای تک رگبارها سکوت شب را بر هم میزد؛ تاريکی کاملاً محسوس بود و شايد بعضی از اين تيراندازیها از روی ترس يا عدم اعتماد بود، ولی..» قسمت 23 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۷
خاطره خودنوشت شهید رستمی «22»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «در اين روز 5 فروند هليکوپتر به سردشت آمدند و 2 فروند کبری و 3 فروند 214بودند در نتيجه 6 نفر پرسنل گروهان را که مدت 5 روز بود در پادگان سردشت به انتظار مرخصی بودند و...» قسمت 22 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
خاطره خودنوشت شهید رستمی «21»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: « شبی پر ستاره و آرام بود؛ حتی يک لکه ابر کوچک در آسمان ديده نمیشد و من فکر میکنم که فردا روزی آفتابی باشد، زيرا به تجربه دريافتهام که هرگاه نزديک غروب آفتاب، ابرها به صورت قرمز در آيند...» قسمت 21 خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
خاطره خودنوشت شهید رستمی «20»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «نهم اسفندماه را آغاز میکنم، بعد از تاريکی هوا ابرها کنار رفته و آسمان صاف شد، نگهبانها اطلاع دادند که يک نفر صدا میزند نگهبان! من بيرون رفتم ديدم نزديک پايگاه ما نيست، بلکه...» قسمت بیستم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۱۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
خاطره خودنوشت شهید رستمی «19»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «روز هفتم اسفند ماه ريزش برف شروع شد و مقداری برف بر زمين نشست؛ هوا به شدت سرد بود و مه غلیظی سطح زمين را طوری فرا گرفته بود که حتی تا فاصله 5 متری را نمیشد ببينی. در اين روز گوشت و غذا نبود و از جيره جنگی استفاده شد، زيرا در سطح شهر هم گوشت نبود...» قسمت نوزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۵
خاطره خودنوشت شهید رستمی «18»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «برف و باد قطع نگرديده و اگر با اين وضع که الان است تا صبح برف ببارد شايد يک متر برف بر زمين بنشيند. خيالمان راحت است که دشمن در اين شب نمیتواند پا بیش از پيکره در بيرون بگذارد، زيرا شدت باد...» قسمت هجدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نویدشاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۴
شهید«حاجی بابا غضنفری» تیر سال 1330 در اردکان شهرستان سپیدان دیده به جهان گشود. هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات را تا پایان دوره ابتدایی بیشتر ادامه نداد و به کار مشغول شد... متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۲
خاطره خودنوشت شهید رستمی قسمت «16»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «با ماشين غذا به سمت پايگاه به راه افتادم در اين مدت که من نبودم اتفاقی برای پايگاه نيفتاده بود، فقط به علت باران شديد تعدادی از سنگرها را آب گرفته بود البته به صورت نشتی و در زير ديوارها از جمله سنگر خود من که آب داده بود، مقداری پلاستيک گير آورديم و محل نشت آب را بند آورديم. روز بعد ماشين بالا نمیآمد و از جيره جنگی استفاده کرديم...» قسمت شانزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۶۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۳
خاطره خودنوشت شهيد رستمی «15»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «دکتر اقيانوس يکی از مجربترين دکترهای مغز بوده، او داوطلب به سردشت آمده بود تا به مملکت خود کمک کند. روز 30 بهمن روز خوبی بود، آشنايی با دکتر و خارج ساختن ساچمه...» قسمت پانزدهم خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۲
تاملی در وصیت شهيد اسماعيل بلاغی
شهيد «اسماعيل بلاغی» در وصیت خود مینویسد: «با کمال افتخار به سوی جبهههای جنگ میروم تا قطره خونی که دارم در راه حفظ ميهن و گسترش اسلام و قرآن عزيز اهدا کنم و به ندای رهبر کبير انقلاب لبيک گويم و ندايی هل من ناصر ينصرنی حسين را اقرار کرده باشم که میگفتم ای حسين(ع) کاش بودم که در رکابت میجنگيدم و مانند علیاکبر جان را فدا میکردم...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶
خاطره خودنوشت شهید رستمی «12»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بعضی از سربازان درد مفصل گرفته بودند، ولی آن چه که باعث دلسردی آنها نمیشد، خود من بودم که با وجود اعزام شدن بالای سر آنها بودم و ديگر اينکه من فکر کنم غرور و تعصب سرباز ايرانی از هر سرباز ديگری از هر نژادی بيشتر است و همين غرور و تعصب هم بی اثر نبود...» متن کامل خاطره دوازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۶۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۹
خاطره خودنوشت شهید رستمی «11»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «بعد از ظهر فرا رسيد و هوا ابریتر و شدت باران زيادتر شد. الان ساعت 2 و 17 دقيقه نيمه شب است و باران شدت يافته است و من فکر میکنم تا صبح همين صورت ببارد اگر چنين باشد تمام برفها آب میشود...» متن کامل خاطره یازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۸
خاطره خودنوشت شهید رستمی «10»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «شب 27 بهمن آغاز گرديده است و من با خود راجع به مسائل مختلف فکر میکردم، با خود میانديشيدم دليل اينکه چند هفتهای از ضد انقلابيون از سمت غرب تپه خبری نيست، چيست؟ شايد به خاطر برخوردی باشد که 40 روز پيش، بين ما و آنها پيش آمد و...» متن کامل خاطره دهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۷
خاطره خودنوشت شهید رستمی «9»
شهيد «هوشنگ رستمی» در دفتر خاطرات خود مینویسد: «گرچه تپهای که پايگاه ما برفراز آن قرار داشت، نسبتاً بلند بود، فقط احتمال حمله از سمت مغرب و شمال شرقی وجود داشت و تا اندازهای هم شرق و چون برفهای قسمتهای نمسار يا جاهايی که آفتاب نمیگرفت، آب شده بود يا خيلی نازک شده بود...» متن کامل خاطره نهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۶
وصیت شهید «يوسف بهاربانوج»
شهید «يوسف بهاربانوج» در وصیت خود مینویسد: «از شما ملت عزيز میخواهم که راه شهدا را ادامه داده و تا حد امکان به فتواهای امام خمینی گوش کنيد و خط امام را رها نکنيد و مشت محکمی به دهان اين از خدا بیخبران بزنید...» متن کامل وصیت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵
شهید «يوسف بهاربانوج» مرداد سال 1337 در روستای بانوج شهرستان داراب دیده به جهان گشود. «پس از گذراندن دوران نوجوانی و با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و...» متن کامل زندگی این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۵۵۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۵